دیر میآید و زود میرود. آخر هفتهها هم اگر اضافهکاری نکند و زود به خانه بیاید تا ظهر میخوابد، چون خسته است، من هم وقتی خوابیده است دستش را آرام میگیرم و صورتش را میبوسم! نه من محبت پدریاش را حس میکنم و نه او بوسه من را بر گونهاش!
این داستان خیلی از بچههایی است که پدرهایشان صبح زود میروند و آخر شب خسته به خانه بازمیگردند. پدرهایی که آن قدر درگیر مشغلههای زندگی شدهاند که فراموش کردهاند پدر خوب بودن یعنی چه؟
مشاهدات در بسیاری از خانهها نشان میدهد پدران فقط روزانه نزدیک به 20 دقیقه زمان برای فرزندانشان صرف میکنند. شهره عظیمی که.............